۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

شهریار را سوزاندند؟ یا خود سوزی بود؟

شهریار را سوزاندند؟ یا خود سوزی بود؟

این کلنجار با زمانه برای تصاحب هر آنچه که روزی در ذهن میپرویدی از برای جاه طلبی و حماقت و غروری نا فرجام ؛ تو را در ناکجا آباد های اذهان مردمی که روزگارانی تورا دوست میداشتند به بد نمایی زشت مبدل ساخت . شهریار روزگارانی نه چندان دور گویی اسکندرانه ریشه به تیشه ی هر آنچه که دوست میداشتیم زد و رفت و اینگونه از عرش به فرش منتقل شدی و رویاهای هزاران جوان هموطنت را باز هم در پس پرده های اما و اگرها به باد فراموشی سپردی و تیم ملی خانه ی یک ملت را به مکانی برای تحقق جاه طلبی هایت مبدل کردی و این مکان مقدس را غنیمتی گران شمردی برای تلافی مسایل و مشکلات شخصی..

راستی چرا؟؟؟

شاید اگر سرمربی نمیشدی امروز در فیفا به مقامی میرسیدی که همیشه شهریار میماندی ؛ اگر از منطق دور نشویم شاید تو بهای بسیاری را دادی که امروز ضعفهای آن ها پشت اسم تو جا ماند.
کاش زودتر از اینها میرفتی " به قول امیر حاج رضایی کاش گوشهایمان کر میشد و صدای خلاص را از دهان گزارشگر عرب زبان در ورزشگاهی که یکپارچه ایرانی بود نمیشنیدیم..
و فقط ای کاش...

راستی چرا حاجی مایلی کهن سرمربی شد؟؟! چرا قطبی را به این بازی راه ندادند و چرا تو.....

باز هم امیدوار به آینده هم برای تو آرزوی موفقیت میکنیم هم برای تیم ملی..

فرهاد عزیزی
19/01/1388

هیچ نظری موجود نیست:

فرهاد عزیزی